میوه خوردن سایدا
دختر عزیزم شما هم مثل بابایی عاشق خوردن میوه ای دیشبم طبق معمول تا ظرف یوه رو دیدی با سرعت نور به سمت میوه ها هجوم آوردی و منم جلوت رو نگرفتم این شد نتیجه اش بعدشم از بس خوشکلی کردی بابایی گرفتت و این جوری یه بوس محکم ازت گرفت اینجا هم مشغول داکی کردنی عزیز دلم قربونت برم که می خواستی دوربین رو از مامان بگیری کوچولوی نازنینم و اما شمارش ممعکوس تا تولد سایدا جون ...
نویسنده :
مامان الهه و بابا حمید
9:36