فرهنگ لغت سایدایی 2
عزیز مامان این چند وقت چند واژه جدید با زبون شیرین خودت بیان میکنی که با هر بار گفتنش قند تو دل مامان آب میشه فدای تو بشم من عزیزم ماما جی : مامان جون بابا جی : بابا جون ابو : عمو آب بی : آب بابایی و مامانی جیجی جی: صدای گنجشک ن : نه (وقتی چیزی رو نمیخوای با صدای بلند میگی ن) بیده : بده بی ا : بیا بی بی آبی : رنگ آبی کلی هم جمله سر هم میکنی که من اصلا نمی فهمم چی میگی عزیزم دخترباهوشم تا ازت میپرسم النگوهات کجاست سریع النگوهای خوشکلت رو به من نشون میدی . کار جدیدتم اینه که میری بغل بابایی و بغلش میکنی و میبوسیش یعد انگشت اشاره ات رو رو به من نگه میداری و جوش جوشم میدی ای ناقلا دختر قشنگم سعی کردنت واسه حرف زدن خ...
نویسنده :
مامان الهه و بابا حمید
8:16