بدون شرح 1392/12/7 9:19 نویسنده : مامان الهه و بابا حمید 202 بازدید اشتراک گذاری سایدا بابا مامان پسندها (0) پسندیدم شما اولین مشوق باشید! مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی پرنسس کوچولوی من و عروسی خاله الهام عکس و شرح این روزها با گل دخترم سایدا عاشقانه های من با تو بهترینم عذر تقصیر بابت تأخیر
نظرات (4) ثبت نظر خاله الی 7 اسفند 92 11:42 نوش جان خاله جان .کاسه اش رو هم بخور فداتشم. مامان الهه و بابا حمید پاسخ خاله جون کاسه اش خوشمزه نبود والا حتما میخوردمش مامان اسرا 9 اسفند 92 0:03 عزیزم ، قربونت برم این کار خیلی خطرناکه خدای نکرده شیشه نشکنه یا یکوری نشی . خدا خودش انشاءا... حافظت باشه. قلبم برات میلرزه عزیزم. مامان الهه و بابا حمید پاسخ از دست این وروجکا سایدا که هر روز یه کار جدید و راه حل بهتری برای حرص دادن من پیدا میکنه مامان فرخنده 10 اسفند 92 7:55 خاله جون مطمئني ماست خوردي يا با ماست دوش گرفتي عزيززززززززززم آخ كه چقدر مامان الهه حرص خورد مامان الهه و بابا حمید پاسخ حرص که نگو داشتم میمردم باباشم که ذوق کرده بود و ریسه میرفت از خنده مگه میذاشت من این کاسه ماست رو بگیرم تا بهش دست میزدم میگفت چکارش داری بچه امو بذار بخوره مامان آیهان 28 اسفند 92 10:30 ای جونم نوش جونت گلم خوشمزه بود؟قربون ماست خوردنت بشم چه نازی تو عزیزم ماشالله. 1