تقدیم به دخترم سایدا
به چشمان تو می نگرم
و سرسبزی دشتها را به فراموشی میسپارم
تبسم معصومانه تو
مرا از نگاه به غنچه نو دمیده در صبحگاه بهار بی نیاز می سازد.
ستاره ها دیگر در تاریکی شب درخششی ندارند
نهال محبت تو
سرسبزترین سبزینه ایست که در بوستان عمرم کاشتم
با اشک دیدگانم جوانه ات را آبیاری میکنم
و با بوسه های گرم مادرانه جوانه وجودت را قوت می بخشم
تا شاخ و برگت قوی شود و سایه گستر عمرم شوی
به پروانه ها خواهم گفت : به غنچه های گل سرخ روی آور نشوند.
به نسیم خواهم گفت که در او دیگر عطر و مستی دیرینه نیست.
تا گلبرگ بدن تو را در نوازش دستانم دارم
به شبنم لطیف صبحگاهی دست نخواهم زد
سحرگاهان نوای مرغان چمن بیدارم نمی کند،تا صدای گرم و زندگی بخش تو در گوشم طنین می افکند
من با تو ، زندگی را با همه ی آنچه در خاطر داشتم معنا می بخشم
حالا تو را دارم ، تو را............
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی