این روزها با سایدا
این چند تا عکس رو روز جمعه که سه تایی رفته بودیم امام زاده گرفتیم خیلی خوش گذشت دخترگلم
بابا جون ببین این مسئله این طور حل میشه
مگه با تو نیستم دانش آموز عباسی نخند
اصلا من به تو درس نمیدم بابایی وقتی صفر بشی دیگه نمی خندی
مامان تو بهش یه چی بگو اصلا درساش خوب نیست
سایدا و آتنا بغل پدر جون (بابای بابا) و بازم خرابکاری سایدا و کندن برگ های گل روی اپن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی