سایدا خانم ماسایدا خانم ما، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
صایناکوچولوی ماصایناکوچولوی ما، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

سایدا سایه مادر

محرم 1392 اولین حضور سایدا

1392/8/25 17:47
396 بازدید
اشتراک گذاری

دختر عزیزم امسال اولین سالی بود که سه تایی برای عزاداری ابا عبدالله  به روستای پدری من یعنی کلشانه رفتیم خیلی خوشحال بودم که تو هم سالم و سلامت در کنار من و بابایی به  حسینیه میای آخه پارسال که تو دل مامانی بودی و آخرین روزهای 7 ماهگی رو طی می کردیم استرس سلامتی تو رو داشتم و مدام دعا می کردم سالم بدنیا بیای تا امسال با هم بیایم و به خاطر برآورده شدن آرزو ی بزرگم از خدا تشکر کنیمقلب

دختر عزیزم  بر عکس همیشه که  می خندی و سر حالی  تو مراسم امسال یه کوچولو مامان رو اذیت کردی آخه تو به  محیط شلوغ عادت نداری به همین خاطر مدام غر میزدی و منم مدام بیرون حسینیه راه می رفتم و تا موقعیتی پیش میامد میدادمت دست بابا و تو مثل همیشه پیش بابا آروم بودی .کلافه

راستی دخترم این چند روز عزاداری باباجون که آشپز امام حسینه واسه نوه ی عزیزش کیسه می نداخت میون دیگ خورشت تا ظهر تو هم مثل همیشه غذات آماده باشه  به به چه غذای خوشمزه و پر انرژی یه کیسه کوچیک میون یه دیگ پر از گوشت بجوشه چه شودخیال باطل 

 

اینم چند تا عکس وقتی که به خونه میامدیم و تو با محمد خاله معصومه بازی کردی

 

 

 

اینم از نخل روز عاشورا که با دسته زنجیر زن اومدیم سر خاک بابابزرگ و مادربزرگ من و شما خواب بودی

 

یه عکس خوشکل از کیمیای عمو مرتضی

 

اینم عکس بابایی کنار نخل  که تنهایی عکس گرفته آخه شما خواب بودی و منم نمی تونستم ببرمت بیرون

 

 

شام غریبان هم مثل بقیه مراسم خواب بودی نفس مامان

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)